وطن از اون واژه هاییه که آدم رو به یاد مادر میندازه. اصلاً ایندو مترادف همن. هرچقدر هم که مادر نامهربون باشه (که ابداً اینطور نیست) ولی وقتی که جاش برسه برای اون حاضری که از جونت هم بگذری.

حکایت ما و این خاک هم همینه.

کاستی هست. زیاد هم هست.

ناملایمی هست. زیاد هم هست.

گاهی اوقات حقت پایمال میشه. کم هم نیست ازین مورد.

ولی...

ولی چه میشه کرد که وطن همون مادره...

پس دوستت دارم وطنم اگرچه تو به من مهر نورزی!!!

*** بهمنه دیگه، هیچکی از هم نسلی های ما نیست که خاطرات بهمن و حال و هوای مدرسه تو اون دوران یادش رفته باشه... و 22 بهمن برای این خاک سرآغاز عصری جدید در تاریخ این کهن دیاره. قسمت ما هم این بوده که بچه های قرن ها و هزاره های بعد در مرور تاریخیشون، به عهدی که ما در اون زیسته ایم بنگرند و اندر احوال نسل اول انقلاب که با جنگ و سازندگی و تحریم بزرگ شدن و جون گرفتن، غور کنن.***