روايت"فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاكَ قَتِيلاً" از رواياتي است كه در برخي از كتب روايي مطرح شده و صحت اين جمله مسلم گرفته شده است. بر اين اساس اینکه خداوند بر این عالم احاطه داشته و هیچ امری بدون علم و اراده او محقق نمی شود، امری مسلم و قابل قبول است اما اراده خداوند در دو معنا به كار مي رود :اراده تكويني و ارده تشريعي.

 

اراده تكوينى يعنى اگر قضا و قدر حتمى الهى به چيزي تعلق بگيرد ، وقوعش حتمي و يقيني است، مثلاً مشيت الهي به آن تعلق گرفته كه زمين در مداري به دور خورشيد در حركت باشد يا نظام الهي بر آن تعلق گرفته كه هر معلول از سببي محقق شود و ...
اما ارده تشريعي حب و رضايت خداوند به وقوع امري است .چنين امري غير حتمي و وقوعش غير ضروري است. در مورد روزه مي فرمايد:"يُريدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْرَ؛ ...خداوند، راحتى شما را مى‏خواهد، نه زحمت شما را..." يا خداوند ارده كرده است كه افراد به يكديگر ظلم نكنند و ...حال آن كه هر روز در عالم هزاران ظلم و...اتفاق مي افتد. اراده تشريعي وقوعش غير حتمي است.


بر اين اساس آنچه موجب جبر در افراد مي شود،آن است كه اراده الهي در مورد آن ها، ارده تكويني باشد، نه تشريعي و حال آن كه مراد اراده در جمله" ان الله شاء ان یراک قتیلا" خواستن و اراده تشريعي است .مراد آن است مصلحت امام و دين در آن است كه امام كشته شده و خداوند به اين امر راضي بوده و آن را ارده كرده است.اراده خدا هيچ گاه امام را مجبور بر جنگ و يزيد،شمر و...را مجبور بر كشتن نمي كند. امام با علم به رضايت خداوند، ولي با اختيار و تصميم خود دست به چنين كاري زده است. خداوند اطاعت بندگان و ...را اراده كرده است و حال آن كه بندگان در اطاعت مجبور نبوده و در اين ميان بسياري عبادت نمي كنند.

 

نقل شده از : مرکز ملی پاسخگویی به مسائل دینی